iranmatikanlogo
logo
  • ماده - 1 - رسیدگی در دیوان عدالت اداری محتاج به تقدیم دادخواست که باید به زبان فارسی وباخط خوانا روی برگ رسمی دادخواست به تعداد طرف شکایت به اضافه یک نسخه نوشته شود و به امضایااثرانگشت شاکی یا نماینده قانونی او برسد . امضا یا اثرانگشت شاکی یا نماینده قانونی او به وسیله دفتر شعب دیوان یا دفتر یکی از دادگاه ها یا دفتر اسناد رسمی یا شورای محلی یا یکی از ادارات دولتی یا نهاد های انقلابی و در مورد افراد مقیم خارج از کشور به وسیله مامورین کنسولی جمهوری اسلامی ایران گواهی شود . به دادخواست باید طبق مقررات قانونی تمبر قانونی الصاق و ابطال شود .
  • ماده - 2 - در دادخواست باید نکات زیر قید گردد : الف : نام و نام خانوادگی و نام پدر و شغل و اقامتگاه شاکی با مشخصات کامل به نحوی که ابلاغ اوراق به سهولت ممکن باشد . ب : نام وزارتخانه یا موسسه یا واحد طرف شکایت ویانام و نام خانوادگی و شغل و اقامتگاه مامور مربوطه . پ : موضوع شکایت و خواسته . ت : ذکر مدارک و دلایل مورد استناد .
    • تبصره - - - در دادخواست های موضوع ماده 25 قانون علاوه بر جهات مذکور در این ماده رعایت موارد زیر نیز ضروری است : الف ) مشخص نمودن مصوبه ای که تقاضای ابطال آن شده است . ب ) مشخص نمودن اینکه دلیل درخواست ابطال مغایرت با شرع یا قانون یا خروج از حدود اختیارات است . ج ) مشخص نمودن ماده قانونی یا حکم شرعی که ادعای مغایرت مصوبه با آن شده است . { الحاقی بموجب مصوبه « مواد و تبصره های الحاقی به آیین دادرسی دیوان عدالت اداری » در اجرای ماده 23 قانون دیوان عدالت اداری مصوب 9/11/1360 مجلس شورای اسلامی }
  • ماده - 3 - هرگاه اقامتگاه شاکی در دادخواست معلوم نباشدویاموردشناسایی قرار نگیرد ویاشاکی شناخته نشود ، مدیر دفتر ویاجانشین اوقراررد دادخواست را صادر میکند .
  • ماده - 4 - شاکی باید رونوشت یا تصویر خوانای مصدق مدارک خود را به تعداد طرف شکایت به اضافه یک نسخه پیوست دادخواست نماید . مطابقت رونوشت یا تصویر مدارک با اصل آن ها باید به تصدیق یکی از مراجع مذکور در ذیل ماده یک برسد . چنانچه اسناد به زبان فارسی نباشد ، باید ترجمه آن ها به گواهی مترجم رسمی یا مامورین کنسولی جمهوری اسلامی ایران رسیده و به تعداد طرف شکایت به اضافه یک نسخه ضمیمه شود .
    • تبصره - - - دادخواست و ضمایم آن و همچنین اوراق مربوط به رفع نقص و تکمیل دادخواست باید به وسیله پست سفارشی به نشانی دبیرخانه دیوان ارسال و یا توسط شاکی در قبال اخذ رسید به دبیرخانه دیوان تسلیم گردد .
  • ماده - 5 - هرگاه دادخواست توسط وکیل یا نماینده قانونی یا ولی یا وصی یا قیم یا مدیرعامل شرکت داده شده باشدبایدرونوشت یاتصویرسند مثبت سمت دادخواست دهنده نیز ضمیمه گردد .
    • تبصره - - - دادخواست و ضمایم آن و همچنین اوراق مربوط به رفع نقص و تکمیل دادخواست باید به وسیله پست سفارشی به نشانی دبیرخانه دیوان ارسال و یا توسط شاکی در قبال اخذ رسید به دبیرخانه دیوان تسلیم گردد .
  • ماده - 6 - طرفین میتوانند برای طرح شکایت در دیوان و یا دفاع ازشکایتی علیه آنان به دیوان تسلیم شده شخصا " اقدام ویایک وکیل از طرف خود تعیین و معرفی نمایند .
    • تبصره - - - واحد های مذکوردربندالف ماده (11) قانون دیوان عدالت اداری میتوانند جهت پاسخگویی یااداءتوضیح در خصوص شکایاتی که علیه آنان در دیوان طرح میشود نماینده معرفی نمایند .
  • ماده - 7 - شرایط وکالت در دیوان به شرح زیر است : الف : وکیل بایستی از بین وکلای رسمی دادگستری ویادارای وکالت نامه رسمی باشد . ب - چنانچه وکیل از وکلای رسمی دادگستری باشد ، امضایا اثرانگشت موکل در ذیل وکالت نامه باید به گواهی یکی از مراجع مندرج در ذیل ماده یک برسد .( به موجب رای شماره 323 مورخ 1380/10/9 هیات عمومی دیوان عدالت اداری باطل شده است .) پ - چنانچه وکالت نامه در خارج از کشور تنظیم شده باشد ، امضا یا اثرانگشت موکل باید به گواهی مامورین کنسولی برسد . ت - تصریح به وکالت در دیوان یا مراجع قضایی دروکالت نامه .
    • تبصره - - - دبیرخانه مکلف است قبل از آن که پرونده جهت ارجاع به نظر رییس کل دیوان برسد با مراجعه به دفتر رپرتوار کل چنانچه سابقه ای حاکی از طرح قبلی شکایت از طرف شاکی و یا از مشتکی عنه وجود داشته باشد مشخصات آن را در ذیل دادخواست ذکر نماید .
  • ماده - 8 - در امور زیر اختیارات وکیل باید در وکالت نامه تصریح شود : الف : وکالت در طرح شکایت در دیوان عدالت اداری یا پیگیری آن . ب - وکالت در استرداد شکایت یا انصراف از شکایت . پ - وکالت برای درخواست تجدیدنظر از رای دیوان در مواردی که قابل تجدیدنظر است .
  • ماده - 9 - دادخواست وارده در دفتر ثبت دادخواست کل دیوان ونیزدر دفتر ویژه ای ( رپرتوار کل ) براساس حرف اول نام خانوادگی شاکیان ثبت میگردد و سپس از طرف رییس کل یا معاون دیوان که به او تفویض اختیار شده به یکی از شعب دیوان ارجاع میشود .
    • تبصره - - - دبیرخانه مکلف است قبل از آنکه پرونده جهت ارجاع به نظر رییس کل دیوان برسدبامراجعه به دفتر رپرتوار کل چنانچه سابقه ای حاکی از طرح قبلی شکایت از طرف شاکی و یا از مشتکی عنه وجود داشته باشد مشخصات آن را در ذیل دادخواست ذکر نماید .
  • ماده - 10 - پس از وصول و ثبت دادخواست در صورت ملاحظه عدم رعایت هر یک از موارد مقرر در این آیین نامه مدیر دفتر مکلف است ظرف دوروزموارد نقص را کتبا " به شاکی اطلاع دهد ، در صورتی که شاکی ظرف پنج روز از تاریخ ابلاغ اخطاریه با رعایت مسافت قانونی نسبت به رفع نقص اقدام نکند از طرف مدیر دفتر قرار رد دادخواست صادر و به شاکی ابلاغ میشود و شاکی میتواند تجدید دادخواست نماید .
    • تبصره - - - در دادخواست های موضوع ماده 25 قانون اخطار رفع نقص توسط مدیر دفتر هیات عمومی انجام میشود و در صورت صدور قرار رد در این مورد قرار مزبور ظرف ده روز پس از ابلاغ قابل اعتراض نزد رییس کل دیوان یا معاون وی میباشد .{ الحاقی بموجب مصوبه « مواد و تبصره های الحاقی به آیین دادرسی دیوان عدالت اداری » در اجرای ماده 23 قانون دیوان عدالت اداری مصوب 9/11/1360 مجلس شورای اسلامی }
  • ماده - 11 - در صورت تکمیل دادخواست مدیر شعبه مکلف است ظرف دوروزیک نسخه از دادخواست و ضمایم آن را برای ابلاغ به طرف شکایت ارسال دارد تابارعایت مسافت برطبق آیین دارسی مدنی ظرف ده روز پاسخ خود را اعلام نماید . طرف شکایت باید به پاسخ کتبی خودتصویریارونوشت مصدق کلیه مدارک مورد استناد را نیز ضمیمه کند . با انقضای مدت مزبور مدیر دفتر باید پرونده را به ضمیمه گزارش خود مبنی برکامل بودن داخواست و ضمایم و نتیجه ابلاغ به طرف شکایت و وصول یا عدم وصول پاسخ طرف شکایت به نوبت به نظر رییس شعبه دیوان برساند .
    • تبصره - - - رییس شعبه دیوان میتواند در مواردی که ضروری تشخیص دهد به پرونده خارج از نوبت رسیدگی نماید .
  • ماده - 12 - در مواردی که در اجرای تبصره یک ماده یک اصلاحی قانون مشاور تعیین میشود ، قبل از اتخاذ تصمیم شعبه مشاور مکلف است پرونده را دقیقا " مطالعه و نظر کتبی خود را به شعبه مستدلا " اعلام نماید .
  • ماده - 13 - هرگاه شاکی ضمن طرح شکایت مدعی گردد که اجرای تصمیمات و یا اقدامات مراجع مصرح در ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری موجب ورود خساراتی خواهد شد که جبران آن در آتیه متعسر است میتواند دستور موقت مبنی بر توقف عملیات و اقدامات را تا تعیین تکلیف قطعی بنماید .
    • تبصره - 1 - تقاضای صدور دستور موقت باید ضمن طرح دعوی اصلی در دادخواست جداگانه پس از تقدیم دادخواست نسبت به اصل ادعا در صورتی مسموع است که موجب آن بعدا " حادث شده باشد .
    • تبصره - 2 - در صورت تقاضای دستور موقت مدیر دفتر شعبه مربوطه مکلف است بلافاصله پرونده را به ضمیمه گزارش لازم به نظر رییس شعبه برساند .
  • ماده - 14 - مرجع رسیدگی به تقاضای دستور موقت شعبه ای است که به اصل دعوی رسیدگی میکند و در صورت اتخاذ تصمیم به رد درخواست ، موضوع قابل طرح و رسیدگی مجدد نخواهد بود مگر آن که امر حادثی ضرورت رسیدگی مجدد را ایجاب نماید . قبول یا رد دستور موقت قابل تجدیدنظر نیست .
  • ماده - 15 - در صورتی که از ناحیه شاکی دلایل و مدارک لازم در جهت احراز ضرورت امر ارایه شده باشد و موضوع عملیات خاتمه نیافته باشد ، شعبه پس از بررسی تقاضا و دلایل و مدارک مربوطه دستور موقت صادر مینماید .
    • تبصره - - - ( الحاقی 1384/8/4) استنکاف از اجرای دستور موقت از سوی شعبه صادرکننده به رییس دیوان گزارش داده میشود و رییس دیوان پس از احراز تخلف برطبق ماده 21 اقدام خواهد نمود .
  • ماده - 16 - دستور موقت تاثیری در اصل دعوی ندارد و در صورت رد شکایت یا صدور قرار اسقاط یا ابطال یا رد دادخواست اصلی یا قرار عدم صلاحیت و قطعیت آن بلااثر میگردد .
  • ماده - 17 - شعبه دیوان موظف است در صورت صدور دستور موقت ، نسبت به اصل دعوی خارج از نوبت رسیدگی و رای مقتضی صادر نماید .
  • ماده - 18 - تصمیم شعبه بدوی دیوان مبنی بر قبول دستور موقت یا رد آن به صورت دادنامه میشود ، مدیر دفتر مکلف است آن را برای ابلاغ و اجرا به مرجع طرف شکایت ارسال نماید .
  • ماده - 19 - در اجرای تبصره های 1 و 3 الحاقی به ماده 18 قانون دیوان عدالت اداری منحصرا " به اعتراضاتی رسیدگی میشود که پس از تاریخ اجرای این قانون و ظرف مهلت دو ماه از تاریخ ابلاغ رای معترض عنه و اصل شده باشد . آرا قطعیت یافته دیوان که از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون بیش از دو ماه از تاریخ ابلاغ آن گذشته باشد از شمول تبصره 1 خارج است .
  • ماده - 20 - در موارد زیر قرار رد شکایت صادر میشود . الف : در صورتی که شاکی برای طرح شکایت اهلیت قانونی نداشته و یا سمت او در طرح شکایت محرز نباشد . ب : وقتی شکایت متوجه مشتکی عنه نباشد . پ : هرگاه کسی به عنوان نمایندگی طرح شکایت کرده از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومت و سمت او محرز نباشد . ت : وقتی که شکایت طرح شده بین همان اشخاص یا اشخاصی که طرفین شکایت قائم مقام آن ها هستند رسیدگی و نسبت به آن حکم قطعی صادر شده باشد .
    • تبصره - - - ( الحاقی 1384/8/4 ) در صورتی که در دادخواست های موضوع ماده 25 قانون بدلیل الغاء یا اصلاح مصوبه مورد شکایت از سوی مقام یا مرجع صادرکننده یا صدور رای قبلی از سوی هیات عمومی در مورد آن یا استرداد دادخواست و امثال آن موضوع رسیدگی منتفی باشد ، مدیر دفتر موضوع را به رییس یا معاون دیوان منعکس میکند و با احراز موارد فوق از سوی رییس یا معاون دیوان قرار رد دادخواست صادر خواهد شد .
  • ماده - 21 - در مواردی که دیوان تشخیص دهد که رسیدگی به شکایات در صلاحیت دیوان نیست با صدور قرار عدم صلاحیت و قطعیت آن پرونده را به مرجع صالح ارسال میدارد .
  • ماده - 22 - موارد رد دادرسی در دیوان همان است که در آیین دادرسی مدنی مقرر است و حسب مورد پرونده جهت تعیین تکلیف به نظر رییس کل دیوان می رسد .
  • ماده - 23 - شعبه دیوان میتواند در صورتی که مقتضی بداند هر یک از طرفین شکایت را برای رسیدگی و اخذ توضیح دعوت نماید و همچنین شعبه دیوان در صورت لزوم میتواند پرونده ها و سوابق و اسنادی را که در واحد های دولتی و موسسات وابسته و شهرداری هاست مطالبه کرده و ملاحظه و مطالعه نماید . واحدی که پرونده یا سند نزد اوست مکلف است در مدت مقرر پرونده یا سوابق یا سند مورد مطالبه را ارسال نماید ، مگر اینکه ارسال یا ابراز پرونده یا سند منافی با مصالح سیاسی کشور یا انتظامات عمومی باشد که در اینصورت باید پاسخ لازم یا توضیح کافی به شعبه دیوان بدهد و چنانچه شعبه دیوان با لحاظ توضیح مزبور ارسال و یا ابراز سند یا پرونده را لازم دانست اسناد یا پرونده مورد مطالبه را ارایه نماید و الا کسی که مسئولیت عدم ارسال یا ابراز سند یا پرونده متوجه اوست به حکم شعبه دیوان به انفصال موقت از خدمات دولتی و نهاد های انقلابی تا یک سال محکوم میشود . همین مجازات مقرر است برای موردی که شعبه دیوان احتیاج به اخذ توضیح از نماینده واحد های مذکور در بند الف ماده 11 قانون دیوان دارد و مسئول مربوط از تعیین نماینده خودداری کند یا نماینده تعیین شده از حضور در دیوان و اداء توضیحات موردنیاز استنکاف نماید .
  • ماده - 24 - در مواردی که عزل یا استعفای وکیل یا فوت یا ممنوعیت او از وکالت به دیوان اعلام شود ، رسیدگی دیوان به تاخیر نخواهد افتاد و اگر توضیحی لازم باشد موکل میتواند شخصا " برای اداء توضیح حاضر شود و یا وکیل دیگری معرفی نماید .
  • ماده - 25 - دیوان میتواند هرگونه تحقیقی را که برای رسیدگی به شکایت و صدور حکم ضروری است به عمل آورده و یا آن را از هر یک از مراجع قضایی یا واحد های ذی ربط تقاضا نماید و مراجع مزبور مکلف به انجام آن در مهلت مقرر میباشند .
  • ماده - 26 - موضوع شکایت و خواسته باید منجز و بدون ابهام باشد و در صورت وجود ابهام شاکی مکلف است ظرف پنج روز از تاریخ اخطاریه دیوان با رعایت مسافت قانونی نسبت به رفع ابهام اقدام نماید و الا دادخواست در قسمتی که مبهم است و یا منجز نیست از طرف دیوان رد میشود و سپس شاکی میتواند پس از رفع ابهام تجدید دادخواست نماید .
  • ماده - 27 - شکایت متعدد را که منشا و مبنای آن ها مختلف است نمیتوان به موجب یک دادخواست اقامه کرد مگر آن که دیوان بتواند به تمام آن ها ضمن یک دادرسی رسیدگی نماید و همچنین اشخاص متعدد نمیتوانند شکایت خود را که موضوع و منشا و مبنای مختلف دارد به موجب یک دادخواست اقامه نمایند . در صورت عدم رعایت این ماده دادخواست از طرف دیوان رد میشود .
  • ماده - 28 - کلیه شکایات مطروحه در شعبه دیوان که موضوعا " واحد یا مرتبط باشد به دستور رییس کل دیوان جهت رسیدگی به شعبه ای که از لحاظ تاریخ ارجاع مقدم است ارجاع میشود .
  • ماده - 29 - در صورتی که شاکی یا مشتکی عنه فوت یا محجور شود دادرسی تا تعیین و معرفی قائم مقام قانونی او متوقف میشود ، مگر پرونده معد برای صدور رای باشد .
  • ماده - 30 - شاکی میتواند دادخواست خود را در مرحله بدوی قبل از وصول پاسخ طرف شکایت یا انقضای مهلت آن مسترد دارد که در اینصورت قرار ابطال دادخواست صادر میشود و شاکی میتواند یک مرتبه دیگر دادخواست خود را تجدید نمیاد .
  • ماده - 31 - شاکی میتواند قبل از اعلام پایان رسیدگی دیوان در مرحله بدوی و تجدیدنظر از شکایت خود به طور کلی صرف نظر نماید که در اینصورت قرار اقساط شکایت صادر میشود و دیگر شکایت قابل تجدید نیست .
  • ماده - 32 - هرگاه رسیدگی دیوان منوط به ثبوت امری در مرجع صلاحیت دار دیگری است رسیدگی دیوان تا اعلام نتیجه قطعی رسیدگی از طرف مرجع مزبور متوقف و مراتب به طرفین ابلاغ میشود . ذی نفع باید ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ اخطاریه دیوان به مرجع صلاحیت دار مراجعه و گواهی دفتر مرجع مزبور را مبنی بر طرح موضوع به دیوان تسلیم نماید و الا در مورد شاکی قرار ابطال دادخواست صادر و در مورد مشتکی عنه ادعای وی در آن قسمت بلااثر تلقی خواهد شد .
  • ماده - 33 - در صورت حدوث اختلاف در صلاحیت دیوان اداری و محاکم دادگستری ، حل اختلاف با دیوان عالی کشور است .
  • ماده - 34 - رییس یا دادرس علی البدل شعبه بدوی دیوان باید پس از انجام رسیدگی و تکمیل تحقیقات و انجام مشاوره و ملاحظه نظر مشاور در مواردی که مشاور تعیین شده است ، ختم دادرسی را اعلام و ظرف یک هفته به صدور حکم مبادرت نماید .
  • ماده - 35 - رای دیوان در دفتر مخصوص ثبت و رونوشت آن ظرف سه روز به تعداد طرف شکایت به اضافه دو نسخه تهیه و ارسال میشود .
  • ماده - 36 - دادنامه باید حاوی نکات زیر باشد : الف : تاریخ و شماره دادنامه و شماره پرونده . ب : مرجع صادرکننده رای . پ : نام و نام خانوادگی و محل اقامت طرفین شکایت و نماینده قانونی آن ها . ت : خواسته . ث : نام رییس یا علی البدل و مشاور در مواردی که مشاور تعیین شده باشد و تصریح به انجام مشاوره . ج : شرح شکایت و دفاع طرف و خلاصه اقدامات انجام شده . چ : رای دیوان . ح : امضا رییس شعبه و مهر شعبه .
    • تبصره - - - دادن رونوشت از اوراق پرونده منوط به اجازه رییس شعبه میباشد .
  • ماده - 37 - مدیر دفتر شعبه مربوطه باید ظرف سه روز پس از آن که دادنامه به امضا رسید ، نسبت به ابلاغ آن و تسلیم یک نسخه رونوشت گواهی شده آن به طرفین اقدام نماید . ابلاغ اوراق و احکام و تصمیمات دیوان به وسیله مامورین ابلاغ و اجرا دادگستری با ضوابط آیین دادرسی مدنی میباشد .
  • ماده - 38 - هرگاه در مفاد رای دیوان ابهام و اجمالی باشد یا در تحریر آن ها اشتباه یا سه و قلم پیش آمده باشد دیوان میتواند راسا " یا به درخواست ذی نفع از رای رفع اجمال و ابهام کرده یا آن را تصحیح نماید . تصمیم دیوان در این مورد به طرفین ابلاغ میشود و اعطای رونوشت دادنامه بدون انضمام تصمیم اصلاحی دیوان ممنوع است .
  • ماده - 39 - آرای شعب بدوی دیوان به درخواست یکی از طرفین و یا قائم مقام یا وکیل و یا نماینده قانونی آنان قابل تجدیدنظر میباشد . مهلت و مرجع تجدیدنظر در پایان رای قید میگردد .
  • ماده - 40 - مهلت درخواست تجدیدنظر برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ رای است . چنانچه دادخواست تجدیدنظر خارج از مهلت قانونی داده شود ، شعب تجدیدنظر قرار رد آن را صادر میکند .
  • ماده - 41 - دادخواست تجدیدنظر باید به زبان فارسی و با خط خوانا روی اوراق چاپی مخصوص نوشته و معادل بیست هزار ریال تمبر قانونی به آن الصاق و ابطال شود و حاوی نکات زیر باشد : الف : مشخصات طرفین شکایت و اقامتگاه آنان . ب : مشخصات رای مورد تقاضای تجدیدنظر و تاریخ ابلاغ آن . پ : ذکر کلیه اعتراضات نسبت به رای شعبه بدوی . ت : تصویر یا رونوشت مصدق مدارک مورد استناد و رای مورد اعتراض .
  • ماده - 42 - دادخواست تجدیدنظر به دبیرخانه دیوان داده میشود . دفاتر شعب بدوی و تجدیدنظر نیز در صورت وصول دادخواست تجدیدنظر آن را ثبت و باید به دبیرخانه ارسال دارند . دبیرخانه مکلف است ظرف دو روز از تاریخ ثبت به نظر رییس کل دیوان برساند تا به یکی از شعب تجدیدنظر ارجاع شود . ملاک احتساب در مهلت ، تاریخ اولین ثبت در مراجع مزبور یا تحویل به پست ( پست سفارشی ) میباشد .
  • ماده - 43 - اگر مشخصات تجدیدنظرخواه در دادخواست معین نشده باشد یا محل اقامت او معلوم نباشد دادخواست بلااثر می ماند و پس از انقضای مدت تجدیدنظرخواهی توسط مدیر دفتر رد خواهد شد مگر اینکه قبل از انقضای مهلت مقرر دادخواست خود را تکمیل یا تجدید نماید .
  • ماده - 44 - هرگاه دادخواست تجدیدنظر از جهت نکات و شرایط مقرر در این آیین نامه ناقص و یا فاقد سند مثبت دادخواست دهنده باشد مدیر دفتر شعبه تجدیدنظر ظرف دو روز از تاریخ ثبت دادخواست موارد نقص را کتبا " به متقاضی تجدیدنظر اطلاع می دهد تا ظرف 5 روز از تاریخ ابلاغ اخطار رفع نقص با رعایت مسافت برطبق آیین دادرسی مدنی نسبت به رفع نقایص اقدام کند . در صورت عدم رفع نقص در مهلت قانونی دادخواست از طرف مدیر دفتر شعبه تجدیدنظر رد خواهد شد .
  • ماده - 45 - در صورت تکمیل پرونده مدیر دفتر مکلف است پرونده تجدیدنظر را به ضمیمه پرونده بدوی به نوبت به نظر شعبه برساند . چنانچه شعبه برای اتخاذ تصمیم انجام تحقیقات یا اخذ توضیحاتی از طرفین یا ملاحظه اسناد و مدارکی را لازم بداند طبق مقررات اقدام میکند .
  • ماده - 46 - شعبه تجدیدنظر مرکب از یک رییس و دو مستشار است که با حضور دو نفر رسمیت می یابد و رای که به اتفاق صادر میشود قطعی است . در صورت عدم حصول اتفاق آرا ، مستشار دیگری به انتخاب رییس کل دیوان در رسیدگی و صدور رای شرکت میکند و رای اکثریت قطعی است .
  • ماده - 47 - شعبه تجدیدنظر پس از رسیدگی و تکمیل تحقیقات با اعلام ختم رسیدگی ظرف یک هفته رای بدوی را در صورتی که مطابق قانون تشخیص دهد تایید و الا با فسخ آن رای مقتضی صادر مینماید .
  • ماده - 48 - رای شعبه تجدیدنظر ظرف یک هفته از تاریخ صدور باید پاکنویس شود و دادنامه باید حاوی نکات زیر باشد : الف : شماره و تاریخ دادنامه و کلاسه تجدیدنظر . ب : مشخصات شعبه تجدیدنظر پ : مشخصات کامل طرفین . ت : موضوع اعتراض . ث : گردش کار حاوی مفاد دادخواست بدوی و مدافعات طرف شکایت و خلاصه رای بدوی و موارد اعتراض و پاسخ آن . ج : متن رای تجدیدنظر . دادنامه پس از امضا اعضا صادرکننده رای قطعی ومهرشعبه تجدیدنظر به طرفین ابلاغ میشود .
  • ماده - 49 - واحد ها و مراجع دولتی مذکور در ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری مکلفند احکام دیوان را در آن قسمت که مربوط به واحد های مذکور است بلافاصله پس از ابلاغ دادنامه به مورد اجرا گذارند . در صورت استنکاف مرتکب با حکم رییس کل دیوان به انفصال از خدمت دولتی و قانونی به مدت یک تا پنج سال محکوم میشوند .
    • تبصره - 1 - ( الحاقی 1384/8/4) شعب دیوان پس از قطعیت حکم آن را به طرفین ابلاغ می نمایند و در صورتی که محکوم له استنکاف محکوم علیه را به شعبه گزارش نماید و یا محکوم علیه معاذیری را در خصوص اجرای حکم مطرح کند که با صدور حکم اصلاحی و رفع ابهام از سوی شعبه مشکل حل نشود موضوع را به رییس یا معاون دیوان اعلام میکند .
    • تبصره - 2 - ( الحاقی 1384/8/4) اجرای حکم توسط رییس یا معاون دیوان برحسب مورد میتواند به یکی از طریق زیر انجام شود : 1 احضار و ابلاغ مجدد حکم و اخذ تعهد بر اجرای آن . 2 دعوت از طرفین دعوی و اقدام به حل مشکل اجرایی از طریق ایجاد تصالح بین طرفین به نحو مقتضی یا اخذ تعهد از محکوم علیه نسبت به جلب رضایت محکوم له در مدت معین .
    • تبصره - 3 - ( الحاقی 1384/8/4) در صورت اجرا نشدن حکم از طریق تبصره 2 فرد مستنکف احضار و حکم صادره و مفاد ماده 21 کتبا به وی تفهیم میشود و در صورت عدم تمکین وی نسبت به اجرای دادنامه رییس دیوان مکلف است ظرف یک ماه براساس ماده 21 قانون دیوان حکم به انفصال وی صادر نماید این حکم قطعی است و پس از صدور کتبا به فرد مستنکف و مقام بالاتر وی ابلاغ میشود
  • ماده - 50 - در مورد تخلفات موضوع ماده 23 این آیین نامه شعبه دیوان پس از رسیدگی حکم مقتضی صادر مینماید . حکم شعبه دیوان در مورد انفصال پس از ابلاغ به واحد مربوط باید بلافاصله به مورد اجرا گذاشته شود .
  • ماده - 51 - این آیین نامه که در 51 ماده و 7 تبصره در اجرای ماده 23 قانون دیوان عدالت اداری توسط هیات عمومی دیوان عدالت اداری تنظیم و پیشنهاد شده و به تصویب رییس قوه قضائیه رسیده است جایگزین آیین دادرسی دیوان مصوب 1362 و اصلاحات و الحاقات مربوط به آن میشود و از تاریخ اجرای این آیین نامه مقررات مذکور ملغی است .
  • ماده - 52 - ( الحاقی 1384/8/4) در موارد اعلام اشتباه بین در مورد آرا قطعی شعب دیوان عدالت اداری از سوی رییس قوه قضائیه ، پرونده به هیات عمومی ارسال میشود و هیات عمومی موضوع را خارج از نوبت در دستور قرار داده و پس از بررسی در صورتی که اعلام اشتباه را وارد تشخیص دهد دادنامه را نقض و پرونده جهت رسیدگی به شعبه هم عرض دیوان ارجاع میشود
  • ماده - 53 - ( الحاقی 1384/8/4 ) آرا هیات عمومی برای شعب دیوان و کلیه مراجع قضایی و اداری ذی ربط لازم الاتباع است و جز بموجب قانون یا رای دیگر هیات عمومی قابل تغییر نیست و در صورتی که رییس قوه قضاییه یا رییس دیوان یا بیست نفر از قضات دیوان یکی از آرا و هیات عمومی را مغایر با قانون تشخیص دهند میتوانند درخواست طرح مجدد مسئله را در هیات عمومی مطرح کنند در اینصورت هیات عمومی موضوع را خارج از نوبت در دستور قرار داده و پس از بررسی دلایل ابراز شده در جهت رد تقاضا و رای بر ابقا دادنامه مورد اعتراض یا وارد دانستن ایراد و نقض کامل دادنامه یا صدور دادنامه اصلاحی یا تکمیلی تصمیم مقتضی اتخاذ خواهند نمود . ملاک در اتخاذ تصمیم رای اکثریت است .